رایحه درمانی چه میکند؟
عطرها حس قدرتمند بویایی را تحریک میکنند. بوهایی که ما استشمام میکنیم، اثرات خاصی روی احساسات ما دارند.
پزشکان دریافتهاند افرادی که حس بویایی خود را از دست میدهند، در معرض خطر ابتلا به مشکلات روانی مانند افسردگی و اضطراب قرار دارند.
بو کردن یک رایحه خوشبو بین شلوغی کار میتواند شما را خوش خلقتر کند تا با انرژی بیشتری به کارهایتان برسید. تحریکات بوهای مختلف از طریق مژکهای بویایی به سیستم لیمبیک (قسمتی از مغز که خلقوخو، روحیات و قدرت یادگیری ما را کنترل میکند) میروند.
مطالعات دانشمندان در استشمام عطر سنبل نشان داده است که بوی سنبل، امواج آلفای مغز را در قسمت پشت سر افزایش میدهد که این امواج نشان دهنده آرامش هستند و بوی یاس، امواج بتا را در ناحیه جلوی مغز افزایش میدهد که با وضعیت هوشیاری بیشتر در ارتباط است.
مطالعات دانشمندان نشان داده است که عطرها از موادی تشکیل شدهاند که میتوانند آثار خاصی بر جسم و روح ما داشته باشند.
پیامبر اکرم(ص)فرمودند:
«اَلطّيبُ يَشُدُّ القَلبَ؛1 بوى خوش قلب را تقویت مىکند».
پیامبر اکرم(ص)فرمودند:
«إِنَّ خيارَ عِبادِ اللّه الموفونَ المُطَيِّبونَ؛2 بهترین بندگان خدا کسانى هستند که به وعده وفا کنند و بوى خوش بکار برند».
پیامبر اکرم(ص)فرمودند:
«صَلاةُ مُتَطَیبٍ أَفضَلُ مِن سَبعینَ صَلاةً بِغَیرِ طیبٍ؛3 یک نماز با عطر بهتر از هفتاد نماز بدون عطر است.
امام جعفر صادق(ع) فرمودند:
«ما طابَت رائِحَةُ عَبدٍ إِلاّ زادَ عَقلُهُ؛4 هیچ کس خوشبو نگردید مگر این که بر عقلش افزوده شد».
پیامبر اکرم(ص)فرمودند:
«ثَلاثٌ حَقٌّ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ: اَلغُسلُ يَومَ الجُمُعَةِ و َالسِّواكُ وَ الطّيبُ؛5 سه چیز است که بر هر مسلمانى لازم است: غسل جمعه، مسواک زدن و استعمال بوى خوش».
پیامبر اکرم(ص)فرمودند:
«خَمْسٌ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلینَ: اَلْحَیاءُ وَ الْحِلْمُ وَ الْحِجامَةُ وَ السِّواک وَ التَّعَطُّرُ؛6 پنج چیز از سنت پیغمبران است: حیا، حلم، حجامت، مسواک و عطر زدن».
پیامبر اکرم(ص)فرمودند:
«لاینبَغى لِلرَّجُلِ أَن یدَعَ الطّیبَ فى کلِّ یومٍ فَإن لَم یقدِر عَلَیهِ فَیومٌ و َیومٌ لا، فَإِن لَم یقدِر فَفى کلِّ جُمُعَةٍ وَ لا یدَع؛7 شایسته است که مرد هر روز از عطر استفاده کند، اگر هر روز نتوانست، یک روز در میان عطر زند و چنانچه این هم مقدورش نبود جمعهها را ترک نکند».
این بحث را به تفصیل در کتاب دماغم چاق است بررسی خواهیم کرد .
———————
1. محمد بن یعقوب کلینى، الکافی، ج6، ص510.
2. ابوالقاسم پاینده، نهجالفصاحة، ص326.
3. محمد بن یعقوب کلینى، الکافی، ج6، ص511.
4. حسین محدث نورى، مستدرک الوسائل، ج1، ص418.
5. ابوالقاسم پاینده، نهجالفصاحة، ص414.
6. همان، ص462.
7. محمد بن یعقوب کلینى، الکافی، ج6، ص510.