زمان مناسب ورزش
حرکت بدن را گرم و خشک می کند و سکون بر عکس (سرد و تر). هر حرکتی که سرعتش به تغییر نفس نرسد، ورزش نیست.(یعنی باید طوری باشد که فرد نفَس نفَس بزند.)
بنابر قول بیشتر اطباء، وقت(صحیح) ورزش بعد از هضم تمام و کامل است، و آن بعد از خواب طولانی و زرد شدن بول است. (یعنی باید به قدری بین غذا و ورزش فاصله بیفتند که رنگ غذا در بول تأثیر بگذارد، غذا به کبد برود و از آنجا زوائد غذا به کلیه ریخته و بعد به مثانه و مایع تغییر رنگ یافته (بول) خارج شود)
ورزش کردن قبل از غذا کار خوبی است و اما بعد از غذا بسیار بد است.(بخاطر فشار بر امعاء و احشاء و بهم ریختن هضم و ایجاد فساد در غذا و بروز آثار نامطلوب در بدن)
سزاوار است که هر وقت انسان(صبح) احساس کسالت سنگین کرد، از خواب و آرامش خارج شود (با ورزش و حرکت) سپس بدنش را فشار و ماساژ دهد، و به بولش نگاه کند، اگر سفید بود، صبر کند(استراحت کند) تا این که زرد شود(نشانه هضم کامل و تمام)، و تمام بول و مدفوعش را خارج، و بدنش را سبک کند، آنگاه ورزش کند، چرا که این وقت، بهترین زمان ورزش است.
شایسته است که هر کس به اندازه تحمل و توان بدنش ورزش کند، هر وقت ورزش برایش سنگین شد یا خستگی آغاز شد، ورزش را رها کند.
ورزش با وصفی که گفته شد، حرارت غریزی را شعله ور می کند. و حرکت همه ی فضولات موجود در (خونِ) اعضاء را خارج می کند، پس فضولات در بدن کم می شود و کم شدن فضولات در بدن کمی امراض را به همراه دارد.
هضم سه مرحله دارد:
1) هضم در معده و خروجی آن مدفوع است.
2) هضم در کبد و خروجی آن بول(از طریق رانده شدن به کلیه و مثانه) و سودا و صفراء است.
3) هضم در سایر اعضاء در موقع توزیع خون در آنهاست، و فضولات آن عرَق، بخارات منتشر در بدن، چرک و مو و ناخن می باشد.
وقتی ورزش قطع می شود، حرارت غریزی پاک بوجود می آید، و فضولات جدا می شوند، و از تمام خستگی هایی که موجب تب(یا حرارت درونی از عفونت) می شود، در امان خواهد بود.
سزاوار نیست با شکم پر ورزش کردن(بخاطر فساد هضم و مضرات آن) ، و همچنین در حال روزه(بخاطر ضعف و خشکی مضاعف بدن و کاسته شدن نیروی جوهری انسان)، و نیز کسی که مداومت به ترک غذا دارد(بواسطه ی بیماری یا رژیم خاص)، زیرا این کار در بیشتر مواقع موجب بیماری می شود.
هر عضوی که ضعیف تر است را باید کمتر حرکت بدهد، و تلاش کند که آن عضو آرام ترینِ اعضای بدنش باشد،(چرا که خون متوجه عضو معیوب شده و درد و عفونت را زیاد می کند) و مثال آن این که: کسی که جراحتی بر او عارض شود(آن عضو را حرکت نمی دهد)، یا در پایش ورم (واریس) داشته باشد، سزاوار است که بیشتر حرکاتش در دست هایش باشد و برعکس( کسی که در دستش مشکلی است، با پا ورزش کند و پائین تنه را به حرکت وا دارد)