وبسایت حکیم دانا

سحابی

جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

سحابی یا میغ‌واره

به ابر عظیمی از غبار، گاز و پلاسما در فضاهای میان ستاره‌ای گفته می‌شود.

(در لاتین؛ nebula یا nebulae در جمع) بخشی درخشان و متمایز از محیط میان‌ستاره‌ای است که می‌تواند از یونیزه شدن، هیدروژن به‌شکل خنثی یا مولکولی، و همچنین از غبار کیهانی تشکیل شده‌باشد. بیشتر سحابی‌ها مناطق ستاره ساز هستند، مانند «ستون‌های آفرینش» در سحابی عقاب. در این نواحی، تشکیلات گاز، غبار و دیگر مواد به هم می‌پیوندند و مناطق متراکم‌تری را تشکیل می‌دهند که به جذب مواد بیشتری می‌انجامد و در نهایت آن‌ها به اندازهٔ کافی متراکم می‌شوند تا ستاره‌ها را تشکیل دهند. سپس، تصور می‌شود که مواد باقی مانده سیارات و دیگر اجرام سامانه سیاره‌ای را تشکیل می‌دهند.

سحابی گسیلشی سه‌سو به نام ان‌جی‌سی ۶۰۴ در یک بازوی مارپیچی از کهکشان سه‌سو قرار گرفته است.

بیشتر سحابی‌ها اندازهٔ بسیار وسیعی دارند. قطر برخی از آنها صدها سال نوری است. یک سحابی که از زمین برای چشم انسان قابل مشاهده است؛ با آن که از نزدیک بزرگتر به نظر می‌رسد، اما روشن‌تر نیست. سحابی شکارچی، درخشان‌ترین سحابی در آسمان و مساحتی دو برابر قطر زاویه‌ای ماه کامل را می‌توان با چشم غیرمسلح مشاهده کرد، اما اخترشناسان پیشین آن را نادیده گرفتند.[۷] اگرچه چگالی بیشتر سحابی‌ها از فضای اطراف آنها بیشتر است، اما چگالی بیشتر سحابی‌ها بسیار کمتر از هر خلاء ایجاد شده روی زمین است – یک ابر سحابی به اندازهٔ زمین جرم کلی آن تنها چند کیلوگرم خواهد بود. چگالی هوای زمین تقریباً ۱۹۱۰ مولکول در سانتی‌متر مکعب است. در مقابل، متراکم‌ترین سحابی‌ها می‌توانند دارای چگالی ۱۰۰۰۰ مولکول در هر سانتی‌متر مکعب باشند. بسیاری از سحابی‌ها به دلیل فلورسانس ناشی از ستارگان داغ تعبیه شده قابل مشاهده هستند، در حالی که دیگر سحابی‌ها به قدری پراکنده هستند که تنها با نوردهی طولانی و فیلترهای ویژه قابل تشخیص هستند. برخی از سحابی‌ها به‌طور متغیر توسط نور ستاره‌های متغیر تی ثوری روشن می‌شوند.

در اصل، اصطلاح “سحابی” برای توصیف هر جرم نجومی پراکنده، از جمله کهکشان‌های فراتر از راه شیری استفاده می‌شد. به‌عنوان مثال، کهکشان آندرومدا زمانی به عنوان سحابی آندرومدا (و کهکشان‌های مارپیچی به‌طور کلی به عنوان “سحابی‌های مارپیچی”) شناخته می‌شدند، قبل از اینکه ماهیت واقعی کهکشان‌ها در اوایل قرن بیستم توسط وستو اسلیفر، ادوین هابل و دیگران تأیید شود. ادوین هابل کشف کرد که بیشتر سحابی‌ها با ستاره‌ها مرتبط هستند و با نور ستاره‌ها روشن می‌شوند. او همچنین به دسته‌بندی سحابی‌ها بر اساس نوع طیف‌های نوری آنها کمک کرد.

سحابی‌ها محل پیدایش و زادگاه ستارگان هستند. به نوعی می‌توان گفت سحابی‌ها هم گورستان و هم زایشگاه ستارگان هستند.

دسته‌بندی

سحابی پراکنده

بیشتر سحابی‌ها را می‌توان به عنوان سحابی‌های پراکنده توصیف کرد، به این معنی که آنها با گسترشی که یافته‌اند دیگر مرزهای مشخصی ندارند.

سحابی‌ها را بر پایهٔ نحوه و میزان درخشندگی‌شان به دسته‌های زیر بخش می‌کنند:

  • سحابی گسترده که در اثر نور ستارگان نزدیک به آن می‌درخشد.
    • سحابی گسیلشی یا نشری، که دارای خطوط گسیلشی هستند که از خود آن‌ها تابیده می‌شود. دو گونهٔ اصلی از این سحابی‌ها منطقهٔ اچ۲ (H II) و سحابی‌های سیاره‌ای هستند.
    • سحابی بازتابی که نورشان از بازتابش نور ستارگان نزدیک پدید آمده است. برای نمونه سحابی‌شدگی ان‌جی‌سی ۱۴۳۵ (NGC 1435) که در پیرامون خوشهٔ پروین جای گرفته است.
  • سحابی سیاره‌نما پوسته‌های فشردهٔ گاز هستند که در پیرامون یک ستارهٔ مرده قرار گرفته‌اند.
  • ته‌مانده‌های ابرنواختری معمولاً در حال دور شدن از ستاره مادر خود هستند و در پی برخورد به غبار و گاز کهکشانی آهسته‌رونده‌تر داغ می‌شوند.
  • سحابی انکساری که ذرات غبار نور را منعکس نمی‌کنند، بلکه متواری (پخش) می‌کنند. نور قرمز می‌تواند آسان‌تر از نور آبی از ابر غبار بگذرد، پس نور آبی بیشتر پراکنده می‌شود، این امر موجب آبی شدن آن ابر می‌شود. دلیل آبی بودن رنگ آسمان نیز همین می‌باشد.
  • سحابی تاریک بی‌نور و درخشش است. این سحابی‌ها زمانی آشکار می‌شوند که جلوی دیگر ستارگان یا سحابی‌ها را بگیرند. نمونه‌های معروف: سحابی سر اسب در صورت فلکی شکارچی و سحابی کیسه زغال در صورت فلکی صلیب جنوبی.
  • سحابی خارج کهکشانی توده‌های عظیم و پیوستهٔ گازی نیست، بلکه مجموعه‌ای است از ستارگانی شبیه ستارگان کهکشان. رصدهای انجام شده نشان می‌دهد خاصیت طیفی نوری که از این سحابی‌ها صادر می‌شود، بسیار شبیه به نوری است که از خورشید خود ما خارج می‌گردد؛ بنابراین درجهٔ حرارت متناظر با چنین صدور نوری نمی‌تواند با درجهٔ حرارت سطحی خورشید اختلاف فراوان داشته باشد و این درجه حرارت باید به چند هزار درجه برسد. اگر این سحابی‌ها واقعاً توده‌های غول پیکر گاز پیوسته‌ای بودند که درجهٔ حرارت سطحی آن‌ها همان درجه حرارت سطحی خورشید بود، ناچار می‌بایستی نوری که از آن‌ها صادر می‌شود با وسعت سطح یعنی با مربع یکی از ابعاد آن‌ها متناسب باشد.
  • سحابی تاریک

سحابی تاریک ابری از گرد و غبار و گاز است که گازش نور میدان‌های ستارگان یا سحابی‌های تابان پشت سرش را که از این ابر می‌گذرند، جذب می‌کند. سحابی‌های تاریک، که به سحابی‌های جذبی نیز معروفند، هیچ تشعشعی از خود ندارند، ولی ممکن است نورهای جذب شده را به شکل امواج رادیویی یا انرژی مادون قرمز یا فرو سرخ دوباره بتابانند. شاید جرم سحابی‌های تاریک چندین هزار بار از جرم خورشید بیشتر باشد. اگر یک سحابی به اندازهٔ کافی جرم داشته باشد، در نقطه‌ای از زمان موادش فشرده شده و تبدیل به ستاره می‌شود. شاید سپس سحابی تاریک با ستارگان جوان گرم حرارت ببیند و به سحابی نشری درخشانی تبدیل شود.

  • سحابی سیاره‌ای

ستارگان غول سرخ در اواخر عمرشان لایه‌های گازی بیرونی شان را به دور می‌اندازند. این لایه‌ها پوسته منبسط شونده‌ای از گازهای تابان را تشکیل می‌دهند که سحابی سیاره‌ای نامیده می‌شوند. علت این نامگذاری این است که ویلیام هرشل، منجم آلمانی الاصل (۱۸۲۲–۱۷۸۳)، تصور کرد که این پوسته‌ها شبیه سیاره‌اند. شاید از دید ناظر زمینی، این پوسته گازی به شکل ساعت شنی، حباب یا حلقه به نظر آید. این سحابی با سرعت تقریبی ۲۰ کیلومتر (۱۲ مایل) در ثانیه رو به بیرون حرکت می‌کند و بعد از ۳۵ هزار سال در محیط میان‌ستاره‌ای پراکنده خواهد شد.

  • امواج انفجاری

موج‌های ضربه‌ای انفجار ابر‌نواختر با سرعت هزاران کیلومتر در ثانیه در محیط میان ستاره‌ای سیر می‌کنند. این موج‌های ضربه‌ای مواد میان ستاره‌ای را آشفته می‌کنند و شاید فرایند فروریزش گرانشی را که سرانجام باعث تشکیل ستارگان در ابرهای میان ستاره‌ای می‌شود، آغاز می‌کنند. از هنگام اختراع تلسکوپ، هیچ ابر نواختری در کهکشان ما کشف نشده است. اگر ابر نواختری به وجود می‌آمد، تا چندین ماه، در آسمان به تابناکی ماه می‌درخشید. اگر آن ابر نواختر فرضی به زمین بسیار نزدیک می‌بود، می‌توانست جو زمین را منهدم کند.

  • بقایای ابرنواختری

هنگامی که ستاره به صورت ابرنواختر منفجر می‌شود، لایه‌های گازی بیرونی آن برای تشکیل بقایای ابر نواختری تابان، متلاشی شده و با سرعت از هسته‌اش فاصله می‌گیرند. برخی از انفجارات آنقدر شدیدند که حتی خود هسته نابود می‌شود. تقریباً ۹۰ درصد ته‌مانده‌ها کم و بیش کروی‌اند و بقیه بر اثر نیروی انفجار متلاشی می‌شوند تا انبوهی از شعله‌های گازی فاقد ساختار ظاهری را تشکیل دهند. در مرکز چنان بقایایی، پالسارها (ستاره‌های تپنده) شناسایی شده‌اند.

سحابی‌های معروف

  • سحابی سر اسب
  • سحابی نعل اسب
  • سحابی اسب تاریک
  • سحابی خرچنگ
  • سحابی جغد
  • سحابی اسکیمو
  • سحابی سه‌تکه
  • سحابی اومگا
  • سحابی رتیل
  • سحابی عقاب
  • سحابی پیچه‌ای
  • سحابی پروانه
  • سحابی پرده
  • سحابی شاه‌تخته
  • سحابی چشم گربه
  • سحابی شعله
  • سحابی حلقه
  • سحابی مرداب
  • سحابی دمبل
  • سحابی پشمک
  • سحابی پوماهی
  • سحابی پلیکان
  • سحابی پیله
  • سحابی آمریکای شمالی
  • سحابی گل‌سرخ
  • سحابی حباب
  • سحابی خرطوم فیل
  • سحابی دمبل کوچک
  • سحابی دوقطبی
  • سحابی زحل
  • سحابی ساعت‌شنی
  • سحابی شکارچی
  • سحابی عنکبوت قرمز
  • سحابی کالیفرنیا
  • سحابی قلب
  • سحابی مورچه
  • سحابی مخروطی
  • سحابی مک‌نیل
  • ان‌جی‌سی ۱۴۳۵
  • سحابی هلالی
  • آی‌سی ۲۱۱۸
  • ان‌جی‌سی ۶۰۴
  • ان‌جی‌سی ۶۳۳۴

نگارخانه