ورزش در آینه اسلام

جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

ورزش در آینه اسلام

تنبلی ممنوع:
در اسلام، به جای تاکید مستقیم بر فعالیت های ورزشی به شکل رایج آن تاکید فراوان بر پرهیز از کسالت و تنبلی شده است:
– امیرالمؤمنین، علی، (علیه السلام) چنین بیان فرموده اند: «أَبْغَضُ الْخَلْقِ إِلَى اللَّهِ جِيفَةٌ بِاللَّيْلِ بَطَّالٌ بِالنَّهَارِ : مبغوض ترین خلق نزد خدا آن است که شب چون مرداری به خواب می رود و روزش را به بیهودگی می گذراند»1
– حضرت علی(ع) همچنین بیان داشته اند: « إِنَّ الْأَشْيَاءَ لَمَّا ازْدَوَجَتْ ازْدَوَجَ الْكَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنُتِجَا بَيْنَهُمَا الْفَقْرَ: هنگامی که اشیاء با هم ازدواج کردند، تنبلی و ناتوانی با هم پیمان زوجّیت بستند و فرزندی از آن ها به نام “فقر” متولد شد».2
– امام موسی کاظم(علیه السّلام) می فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ يُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ الْفَارِغَ: به یقین، خداوند جلّ وعزّ، بنده پرخواب بیکار را دشمن می دارد».3
– امام باقر(علیه السّلام) فرموده اند :«إِنِّي لَأُبْغِضُ الرَّجُلَ أَوْ أُبْغِضُ لِلرَّجُلِ أَنْ يَكُونَ كَسْلَاناً [كَسْلَانَ‏] عَنْ أَمْرِ دُنْيَاهُ وَ مَنْ كَسِلَ عَنْ أَمْرِ دُنْيَاهُ فَهُوَ عَنْ أَمْرِ آخِرَتِهِ أَكْسَلُ : من مردی که در کار دنیای خودش تنبل است دوست ندارم و هرکه در کار دنیایش تنبلی کند؛ در امر آخرتش تنبل تر خواهد بود.»4
– امام موسی کاظم(علیه السّلام) فرمودند که پدرم(علیه السّلام) به یکی از فرزندانشان فرمودند: « إِيَّاكَ وَ الْكَسَلَ وَ الضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا يَمْنَعَانِكَ مِنْ حَظِّكَ مِنَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ : برهیز از تنبلی و بی حوصلگی که آن دو، تو را از بهره دنیا و آخرتت بازمی دارند.» 5
تلاش در امرار معاش:
بر مجاهده و تلاش در تمام شؤون زندگی اصرار ورزیده شده و در این میان، به ویژه کوشش در راه تامین معیشت حلال مورد تاکید قرار گرفته است:
– نبی گرامی(صلّّی الله علیه و آله و سلّم) بیان داشته اند:« الْعِبَادَةُ سَبْعُونَ جُزْءاً وَ أَفْضَلُهَا جُزْءاً طَلَبُ الْحَلَالِ : عبادت هفتاد جزء دارد که برترین جرئش، طلب حلال است.»6

– پیامبر مکرّم اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) همچنین فرموده اند:«مَنْ بَاتَ كَالًّا مِنْ طَلَبِ الْحَلَالِ بَاتَ مَغْفُوراً لَهُ: هرکه در حال خستگی ناشی از طلب حلال بخوابد؛ در حالی خوابیده است که مورد آمرزش قرار گرفته است».7
– ایشان (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می فرمایند:« مَنْ أَكَلَ الْحَلَالَ أَرْبَعِينَ يَوْماً نَوَّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ : هر که چهل روز از حلال بخورد، خدا قلبش را نورانی می کند».8
– همچنین از خاتم الانبیاء(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل است که:« مَنْ أَكَلَ مِنْ كَدِّ يَدِهِ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ بِالرَّحْمَةِ ثُمَّ لَا يُعَذِّبُه‏: هرکه از دسترنج خویش بخورد؛ خدایش به نظر رحمت نگاه کند و عذابش نخواهد کرد»9
– حضرت صادق الائمّه (علیه السلام) می فرمایند:« الْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ : تلاش کننده برای اداره خانواده، همچون جهاد کننده در راه خداست».10
– شخصی به امام صادق(علیه السّلام) عرضه داشت که مردی هست که می گوید در خانه ام می نشینم و نماز می خوانم و روزه می گیرم و عبادت پروردگارم را به جا می آورم، روزی ام هم خواهد رسید؛ امام(علیه السّلام) فرمودند:« هَذَا أَحَدُ الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ لَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ : این شخص یکی از سه نفری است که دعایش مستجاب نمی شود.»11
فعالیت بدنی هدفمند، یعنی کار اقتصادی توام با همت، تلاش و سخت کوشی که به شدّت مورد تشویق قرار گرفته شده است:
– حضرت ختمی مرتبت(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در پاسخ به سوالی در مورد پاکیزه ترین کسب و کار فرمودند:« عَمَلُ الرَّجُلِ بِيَدِهِ وَ كُلُّ بَيْعٍ مَبْرُورٌ : کار کردن شخص با دست خویش و نیز هر خرید و فروش نیکویی»12
– امام صادق از امیرمؤمنان(علیهما السلام) نقل می فرمایند:« خداوند به حضرت داوود وحی کرد که تو بهترین بنده من هستی؛ تنها(ایراد) تو آن است که از بیت المال استفاده می کنی و با دست خود فعالیتی نداری؛ پس حضرت داوود چهل روز به درگاه خدا گریه کرد تا به امر خدا آهن در دست او نرم شد. سپس هر روز زره می ساخت و آن را به هزار درهم می فروخت و از بیت المال بی نیاز گردید.»13
– نیز امام صادق(علیه السّلام) بیان داشته اند که امیرالمؤمنین(علیه السّلام ) : أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوكٍ مِنْ مَالِهِ وَ كَدِّ يَدِهِ : هزار بنده را از مال و دسترنج خویش آزاد کرد)14
– همچنین امام صادق(علیه السّلام) فرمودند:« إِنَّ مِنَ الرِّزْقِ مَا يُيَبِّسُ الْجِلْدَ عَلَى الْعَظْمِ: از رزق است آن چه که پوست را بر استخوان می خشکاند.»15
– شخصی امام صادق (علیه السّلام) را در یک روز بسیار گرم تابستانی در راه های مدینه دید و گفت که:« فدایت شوم، شما با مقامت نزد خ

دای عزّوجلّ و خویشاوندی رسول الله، [شایسته است] که در چنین روزی برای [درخواست] نفس خودت تلاش کنی؟» حضرتش(علیه السّلام) پاسخ گفتند:«خَرَجْتُ فِي طَلَبِ الرِّزْقِ لِأَسْتَغْنِيَ عَنْ مِثْلِكَ : در طلب روزی خارج شدم تا از امثال تو بی نیاز باشم»16
در این میان کارهای سخت و نیازمند مجاهده، مانند کشاورزی مورد عنایت ویژه اهل بیت(علیهم السّلام) قرار دارند:
– امام صادق(علیه السّلام) فرمودند:«ازْرَعُوا وَ اغْرِسُوا فَلَا وَ اللَّهِ مَا عَمِلَ النَّاسُ عَمَلًا أَحَلَّ وَ لَا أَطْيَبَ مِنْهُ: کشاورزی کنید و درخت بکارید که به خدا قسم کاری حلال تر و پاکیزه تر از آن نیست.17
– امام باقر از قول پدر بزرگوارشان(علیهما السّلام) می فرمودند:« خَيْرُ الْأَعْمَالِ الْحَرْثُ: بهترین کارها کشاورزی است.»18
– امام صادق(علیه السّلام) فرمودند:« الْكِيمِيَاءُ الْأَكْبَرُ الزِّرَاعَةُ : بزرگترین کیمیا، کشاورزی است.»19
– همچنین امام صادق(علیه السّلام) فرمودند:« الزَّارِعُونَ كُنُوزُ الْأَنَامِ … وَ هُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَحْسَنُ النَّاسِ مَقَاماً وَ أَقْرَبُهُمْ مَنْزِلَةً: کشاورزان گنجینه های مردمانند … در قیامت، ایشان بهترین جایگاه و مقرب ترین منازل را دارند.» 20
نکته: نقل احادیث فوق به این معنا نیست که تنها دلیل عنایت حضرات معصومین(علیهم السّلام) به فعالیتهایی مانند کشاورزی، میزان فعالیت بدنی زیاد در آنهاست.
ورزشهای هدفمند
ورزش های هدف محور که در جهت آمادگی بدنی مسلمین برای جهاد و مبارزه با دشمن و ارتقای روحیه مبارزه و مجاهده مورد نیاز هستند؛ مثل سوارکاری و تیراندازی، مورد تاکید اهلبیت (ع) بوده اند.
– پیامبر اکرم(صلّّی الله علیه و آله و سلّم) می فرمایند: « علیکم بالرمی فانه من خیر لهوکم: به تیراندازی روی آورید که یکی از بهترین سرگرمی های شما است.»21
– حضرت خاتم الانبیاء(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، در کلام مطیّب دیگری فرموده اند:« حق الولد علی والده ان یعلمه الکتابة والسباحه والرمایة وان لا یرزقه الا طیباً وان یزوجه اذا بلغ:حق فرزند[پسر] بر عهده پدرش این است که به او نوشتن، شنا کردن و تیراندازی را آموزش دهد و روزی او را تنها از راه پاکیزه تهیه نماید و هنگام بلوغ، برایش همسری برگزیند.» 22
– حضرتشان(صلّی الله علیه و آله و سلّم) همچنین می فرمایند: «علموا ابنائکم السباحة و الرمایة: به پسرانتان شنا و تیراندازی را آموزش دهید.»23

– نیز، نبی مکرّم(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، می فرمایند: « كُلُّ لَهْوِ الْمُؤْمِنِ بَاطِلٌ إِلَّا فِي ثَلَاثٍ فِي تَأْدِيبِهِ الْفَرَسَ وَ رَمْيِهِ عَنْ قَوْسِهِ وَ مُلَاعَبَتِهِ امْرَأَتَهُ فَإِنَّهُنَّ حَقٌّ : هر لهوی برای مؤمن باطل است الّا سه چیز که حقّ است: تربیت اسب، تیراندازی با کمان و ملاعبه با همسر.24
– پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، در مورد فرموده خدای عزّ وجلّ در قرآن کریم که « وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ» یکی از مصادیق این آمادگی را تیراندازی بیان کرده اند. 25
– حضرت باقرالعلوم(علیه السّلام) می فرمایند:« ان رسول الله سابق بین الخیل، واعطی السوابق من عنده: رسول خدا، مسابقه اسب دوانی ترتیب داد و به برندگان از مال خویش[جایزه] داد «26
– در احادیث دیگری اشاره شده است که حضرتش(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، خود با یکی از صحابی خود، مسابقه اسب دوانی و با یک اعرابی، مسابقه شتردوانی داده است.
– امام صادق از پدران بزرگوارشان(علیهم آلاف التّحیية و الثّناء) نقل می فرمایند:« دخل النبی ذات لیلة بیت فاطمة و معه الحسن والحسین؛ قال لهما النبی: قوما فاصطرعا؛ فقاما لیصطرعا… : شبی، پیامبر به خانه فاطمه وارد شد؛ حسنین نیز به همراه ایشان بودند. پیامبر به ایشان فرمود: برخیزید و با یکدیگر کشتی بگیرید. ایشان نیز برخاسته؛ به کشتی گرفتن پرداختند….»27
– یکی از عادات حضرت ابوطالب علیه السلام، پدر گرامی حضرت علی علیه السلام و عموی ارجمند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، این بود که همه پسران خود و تمامی برادرزاده هایش را جمع نموده آن ها را با یکدیگر به کشتی می انداخت. علی علیه السلام نیز- که کودکی بیش نبود- آستین های خود را بالا زده و با همه برادران و پسر عموهای خود، اعم از کوچک و بزرگ، کشتی می گرفت و همه آن ها را بدون استثناء شکست می داد و هر بار پدرش می گفت: “ظهر علی: علی پیروز شد”. از این رو او را “ظهیر”، یعنی”همیشه پیروز” نامید.28
ورزش عامل نشاط
نظام متعالی و دقیق طراحی شده توسط اسلام، جامعه را به سوی نشاط، تحرّک و پویایی هدفمندی سوق می دهد که حاصل آن، آبادانی دل ها و تن ها و بلاد است و این دقیقا خلاف طراحی ورزش در دنیای غرب است .
درواقع، اسلام به ورزش به خودی خود اصالت چندانی نمی دهد و آن را در خدمت اهداف والای زندگی توحیدی قرار می دهد و به

همین جهت، شکل آن از حالت ورزش حرفه ای، به سوی فعالیت های هدفمند و کاربردی سوق داده می شود.
ورزش عامل قوت بدنی
پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند:« ان الله یحب الرجل القوی:خداوند متعال انسان نیرومند را دوست دارد.»29
قوی بودن، شؤون مختلفی دارد که قدرت جسمانی از پایین ترین مراتب آن است و این قدرت جسمانی تنها در پرتو قدرت و نزاهت روحانی و درصورتی که در خدمت اهداف متعالی قرار گیرد دارای ارزش خواهد بود وگرنه «پرزوری» به خودی خود، در هیچ مکتب اخلاقی فضیلت محسوب نمی شود. قدرت آن جایی ارزش دارد که در راه سلوک الی الله و خدمت به خواسته های حضرت حق جلّ و علا قرار گیرد( قوّ علی خدمتک جوارحی) و شجاعت ارزشمند آن است که حاصل آن، پای گذاشتن بر خواسته های بی ارزش نفسانی باشد؛ چنان که پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) می فرمایند:« أَشْجَعُ النَّاسِ مَنْ غَلَبَ هَوَاه‏: شجاع ترین مردم آن است که بر هوای نفسش غلبه کند.»30
بنابراین می توان حدس زد که نظام تربیت بدنی حاکم بر زندگی فعلی ما، از نظر اسلام عزیز، تا چه اندازه بی ارزش است؛ چراکه حاصل آن پرورش قهرمانانی است که معمولا، علیرغم بدن های ورزیده، در میدان اخلاق، نحیف و ناتوان و در عرصه عمل به شعائر دینی، سست و بی اعتقاد هستند.
– حضرت امیرالمؤمنین، علی، (علیه السّلام) فرموده اند: « …و سر البردین… : در زمان دو خنکی(بامداد و عصر) راه پیمایی کن.»31
نکته: این حدیث شریف برگرفته از توصیه های حضرتش(علیه السّلام) به « معقل ابن قیس ریاحی» است هنگامی که او را برای جنگ با شامیان روانه کرد امّا به طور غیرمستقیم می تواند یکی از نکته های مورد بحث ما، یعنی اهمیت انتخاب زمان مناسب در فعّالیت بدنی را مورد تاکید قرار دهد.
——————-
1. مستدرك ‏الوسائل/340/6
2. الکافی/86/5
3. الکافی/84/5
4. الکافی/85/5
5. الکافی/85/5
6. الکافی/5/78
7. وسائل الشیعه/17/24
8. بحارالأنوار/100/16
9. مستدرک الوسائل/13/24
10. الكافي/5/88
11. الکافی/5/77
12. مستدرك‏ الوسائل/13/24
13. من لایحضره الفقیه/3/98
14. الکافی/5/74
15. وسائل‏الشيعة/ ج 17/ ص 68
16. الکافی/5/74
17. الکافی/5/260
18. الکافی/5/260
19. الکافی/5/261
20. الکافی/5/261
21. میزان الحکمه/4/183
22. نهج الفصاحه/293/ح 1394
23. نهج الفصاحه : 413 / ح 1955
24. وسائل‏الشيعة/ ج 19/ ص251
25. وسائل ‏الشيعة/ ج 11/ ص427
26. وسائل الشیعه/13/351
27. بحارالانوار/100/189
28. ابن بابويه، محمد بن على، معاني الأخبار – قم، چاپ: اول، 1403 ق. النص ؛ ص61

29. بحار الانوار/64/184
30. من‏ لايحضره‏ الفقيه/4/394
31. وسائل‏ الشيعة/4/238