تشخیص مزاج و غلبه
همه انسانها تلفیقی از چهار طبع هستند1و عمده بیماریها از غلبه یکی از مزاجها سر منشاء میگیرد؛2بقول سعدی که چنین میگفت:
چهار طبع مخالف سرکش چند روزى شوند با هم خوش
چون یکى زین چهار شد غالب جان شیرین برآید از قالب3
برای شناخت بهتر، شایسته است فرد معتدل را بیشتر بررسی کنیم، رگهای فرد معتدل نه بسیار برجسته است و نه زیاد فرو رفته در گوشت. موهای شخص معتدل المزاج از لحاظ پرپشتی، کمّی، تجعد، و صافی معتدل است. در خردسالی به زرد مایل بسرخی (یعنی طلایی) میزند و در ایام جوانی مشکی است، خواب و بیداری شخص معتدل المزاج، معتدل است و حرکات اندامها با سهولت انجام میگیرد. نیروی فکر و خیال او زیاد و قدرت سخن گفتنش نیرومند است.
اخلاق شخص معتدل المزاج حد واسط بین افراط و تفریط است، یعنی نه زیاد جسور است و نه بسیار ترسو، نه زیاد خشمگین است و نه بسیار تنبل، نه زیاد زیرک و نه بسیار سنگدل، نه زیاد هرزه و نه بسیار باوقار، نه زیاد متکبر است و نه بسیار خودکمبین، در بین کنشها بیدریغ و سالم است خوب و سریع نمو میکند و مدت نموش زیاد میپاید، خوابهای خوش میبیند، اشک معنوی دارند و از بوی خوش و آواز خوش و مجالس شادی و سرور حلال لذت میبرد.
صاحبان مزاج معتدل دوست داشتنی، گشاده روی و خوش برخورد هستند. تمایلات آنها به غذا و نوشیدنی معتدل است، دستگاه گوارش، معده، کبد و عروق آنها فعال اند. البته همه این مطالب نسبی است و سبک زندگی، جغرافیا، ژن، تغذیه، پوشاک، هوا، آب، همراهان و بسیاری از عوامل دیگر نیز موثر هستند. از این رو برای رفع خطا، علاوه بر آشنایی به علم تشخیص، تجربه بسیار اهمیت دارد.
کلمه مزاج برای ما نام آشنایی است. افرادی که زود عصبانی میشوند را تند یا آتشین مزاج و افراد دیر جوش و کم حرف و غیر فعال را سرد مزاج مینامند. حقیقتاً معنی مزاج چیست؟ چگونه میتوانیم مزاج خود یا به تعبیری درستتر طبیعت بدن خود را بشناسیم؟
اختلاف طبایع افراد همیشه معمولاً مورد کنجکاوی و سؤال بوده است. در یک روز پاییزی به مردمی که در خیابان درحال حرکتند دقت کنید؛ عدّهای با پالتو و شال و کلاه، تعدادی با یک ژاکت معمولی و تعدادی فقط با یک پیراهن بیرون آمدهاند، اینها چه تفاوتی دارند؟ عدّهای خیلی زود چاق میشوند و عدهای با وجود پرخوری، همچنان اندام متناسبی دارند؛ بعضی خوابی سبک و طولانی دارند و برخی، خوابی سنگین و طولانی؛ بعضیها خیلی تند و تیز هستند و بلند و سریع تکلّم میکنند در حالی که عدّهای خیلی آرام و منقطع و با تأنی حرف میزنند؛ برخی افراد با خوردن یک خیار دل درد میگیرند و به قول معروف سردیشان میشود در حالی که بعضیها با خوردن مقدار زیادی خیار هم هیچ واکنشی نشان نمیدهند.
نکته مهم این است که معاینات بالینی و بررسیهای آزمایشگاهی این افراد، معمولاً طبیعی است؛ پس اختلاف این افراد در کجاست؟
تشخیص غلبه مزاج و بیماری از راه ویژگیهای کلی میتوان بدست آورد .
آموزش مزاج شناسی بسیار بسیار اهمیت دارد.
1. امام کاظم(ع): «طَبَائِعُ الْجِسْمِ عَلَى أَرْبَعَةٍ فَمِنْهَا الْهَوَاءُ الَّذِی لَا تَحْیا النَّفْسُ إِلَّا بِهِ وَ بِنَسِیمِهِ وَ یخْرِجُ مَا فِی الْجِسْمِ مِنْ دَاءٍ وَ عُفُونَةٍ وَ الْأَرْضُ الَّتِی قَدْ تُوَلِّدُ الْیبْسَ وَ الْحَرَارَةَ وَ الطَّعَامُ وَ مِنْهُ یتَوَلَّدُ الدَّمُ أَ لَا تَرَى أَنَّهُ یصِیرُ إِلَى الْمَعِدَةِ فَتُغَذِّیهِ حَتَّى یلِینَ ثُمَّ یصْفُوَ فَتَأْخُذُ الطَّبِیعَةُ صَفْوَهُ دَماً ثُمَّ ینْحَدِرُ الثُّفْلُ وَ الْمَاءُ وَ هُوَ یوَلِّدُ الْبَلْغَمَ؛ سرشت آدم، بر چهار چیز نهاده است: یکى از آنها هواست که شخص، جز بدان و به نسیم آن، زنده نمىماند و هر درد و عفونتى را هم که در جسم است، بیرون مىراند. دیگرى خاک است که ممکن است خشکى و حرارت را پدید آورد. دیگرى خوراک است که خون از آن پدید مىآید. و خوراک، که خون از آن پدید میآید، مگر نمىبینى غذا به معده در مىآید و آنجا، معده آن را مىپرورَد تا نرم و آنگاه، ناب شود و طبیعت، افشره آن را به عنوان خون مىگیرد و سپس، کنجاره به پایین بدن سرازیر مىشود. و چهارم، آب است که بلغم را مىسازد.». محمد بن یعقوب کلینى، الکافی، ج8، ص230.
2. امام جعفر صادق(ع): «إِنَّ عَامَّةَ هَذِهِ الْأَرْوَاحِ مِنَ الْمِرَّةِ الْغَالِبَةِ أَوْ دَمٍ مُحْتَرِقٍ أَوْ بَلْغَمٍ غَالِبٍ فَلْیشْتَغِلِ الرَّجُلُ بِمُرَاعَاةِ نَفْسِهِ قَبْلَ أَنْ یغْلِبَ عَلَیهِ شَیءٌ مِنْ هَذِهِ الطَّبَائِعِ فَیهْلِکه؛ همه این بیماریهای سخت از صفرا و سودای غالب یا از غلبه خون یا از بلغم غالب است». عبدالله و حسین ابنا بسطام، طبّ الائمه(علیهم السلام)، ص110.
3. گلستان سعدی، قسمت چهارم.